احترام به پدر و مادر، گامی به سوی سعادت و خوشبختی


احترام به پدر و مادر، گامی به سوی سعادت و خوشبختی

یکی از راه¬های رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی، نیکی به پدر و مادر است. آنان سنّ زیادتری دارند و در نتیجه تجربۀ بیشتری از زندگی دارند. آنان به راه¬های رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی (به علّت دارا بودن تجربه) آگاه هستند و با اطاعت از از سخنان والدین و یاری آنها، راه¬های رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی هموار می¬گردد.

«احترام به والدین لازمۀ خوشبختی است».

پندها و نصیحت¬های آنان می تواند برای ما راهگشا باشد و با اطاعت از آنان که خیر و صلاح ما را می-خواهند، راه را از چاه تشخیص می دهیم و در مسیر نیک¬بختی گام برمی داریم تا به سرمنزل مقصود برسیم.

«مطمئن باشید! اگر تمام وسایل راحتی زندگی را فراهم نمایید، ولی به والدین احترام نکنید، خوشبخت نخواهید شد».

قرآن کریم می فرماید:

وَ وَصَّینَا الاِنسانَ بَوالِدَیهِ حَمَلَتهُ وَهناً عَلی وَهنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَینِ أَنِ اشکُرلی وَ لِوالِدَیکَ اِلَیَّ المَصیرُ

«و ما به انسان دربارۀ پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی، حمل کرد و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد. (به او توصیه کردم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر به جا آور که بازگشت (همه) به سوی من است!»

خداوند بزرگ پس از اطاعت و شکر خودش، اطاعت و احسان به والدین را سفارش کرده¬اند و در چند آیه، به این مطلب تأکید فرموده¬اند.

احادیث زیادی دربارۀ نیکی به پدر و مارد و اطاعت از آنان نقل گردیده است که به این موضوع تأکید نموده¬اند که در این جا به ذکر چند حدیث اکتفا می کنیم:

رسول مکرّم (ص) می فرمایند:

«اَلعَبدُ المُطیعُ لِوالِدَیهِ وَ لِرَبِّهِ فی أَعلی عِلّییّنَ»

«کسی که مطیع پدر و مادر و پروردگار خویش باشد، در مقام اعلای بهشت است».

«مَلعُونٌ مَن سَبَّ أَباهُ، مَلعُونٌ مَن سَبَّ أُمَّهُ»

«هرکه به پدر خویش ناسزا گوید، ملعون است و هرکه به مادر خویش ناسزا گوید، ملعون است».

«مَن أرضی والِدَیهِ فَقَد أَرضَی اللهَ وَ مَن أَسخَطَ والِدَیهِ فَقَد أَسخَطَ اللهَ».

«هر که پدر و مادر خویش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و هرکه پدر و مادر خویش را خشمگین کند، خدا را خشمگین کرده است».

حضرت علی (ع) می فرمایند:

«همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّی است: حقّ پدر بر فرزند این است که فرزند، در همه چیز جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت کند و حقّ فرزند بر پدر آن است که : نام نیکو بر فرزند نهد، خوب تربیتش کند و او را قرآن بیاموزد».

نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی


[ بازدید : 60 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 آبان 1396 ] [ 9:07 بعد از ظهر ] [ محمدرضا رجایی ]

[ ]

دین¬داری، راز موفّقیّت و سعادت


دین¬داری، راز موفّقیّت و سعادت

یکی از عوامل موفّقیّت و خوشبختی، خداشناسی و دینداری است. هنگامی که دیندار باشیم و به عبادت خداوند بزرگ بپردازیم و به او تقّرب جوییم، از معنویّات بهره برده¬ایم.

انسان همان¬گونه که به مادیّات و همچنین به آب، غذا و لوازم زندگی احتیاج دارد، به معنویّات نیز نیاز دارد، و باید روح او تغذیه شود. با خداشناسی و دینداری و تقرّب به خداوند بزرگ، به این مهم می رسیم، روح ما از عالم بالا سیراب می گردد.

خداوند بزرگ نیز در کارها، مشکلات و نابسمانی ها و ... به ما کمک خواهد کرد و مشکلات ما حل خواهد شد، نابسمانی¬های ما سامان می گیرد و کارهای ما رونق می¬یابد.

در مسیر زندگی، تنها نیستیم و به او تقرّب می جوییم و همیشه از او مدد می گیریم. با او به راز و نیاز می¬پردازیم و دعا می کنیم و او نیز دعاهای ما را به هدف اجابت می رساند و حاجات ما را برآورده می-کند.

اگر کسی قدم در عالم دین بگذارد و از روی صدق و حقیقت تسلیم اوامر خداوند شود و خواست و سلیقۀ شخصی خود را مقدّم بر تعالیم دینی نگرفته و صادقانه خود را بر تعالیم آسمانی منطبق گرداند، محال است خوشبخت نشود.

ویلیام جیمس می¬گوید:

«من قادر نیستم بدون خدا زندگی کنم».

«آن دل که از یاد خدا تهی و بی¬نصیب است، همانند محکمه¬ای است که از قاضی تهی باشد». «لامارتین»

برای این کار باید کتاب¬های خداشناسی را مطالعه کنیم و در نظام خلقت تفکّر و تعقّل کنیم:

«تنها قوّۀ جاذبه، برای تعلیل و تفسیر نظام شگفت عالم سیّارات کافی نیست، بلکه باید یک منبع علم و قدرتی، جِرم و فاصله و سرعت حرکت همۀ آنها را سنجیده و هریک را در مدار معیّنی قرار داده باشد و او خداست». «نیوتن»

کتاب های خداشناسی بسیار زیاد است. شما می توانید چند عدد از آنها را تهیّه کنید و روزی چند صفحه از آن را بخوانید و بر روی آنها تفکّر کنید و به عظمت و یگانگی خدا پی ببرید.

چون اصول دین تحقیقی است، پس بر رویِ اصول پنج¬گانه، تحقیق و بررسی کنیم و فروع دین را نیز از مجتهد اعلم تقلید نماییم تا ان¬شاءالله خداوند بزرگ، در همۀ کارها به ما کمک و یاری نماید.

آلفرد می گوید: «هنگامی پروردگار به ما پاسخ خواهد داد که به او نزدیک شده باشیم».

بنابراین هنگامی که به قرب الهی رسیدیم، او به زندگی ما سامان می بخشد، و به سرانجام نیک¬بختی خواهیم رسید.

هنگامی که ایمان به خداوند مهربان داشته باشیم، همۀ مشکلات در برابر ارادۀ او آسان است، خدایی که می¬توانیم همیشه با او راز و نیاز کنیم و مشکلات خود را با او در میان گذاریم و از قدرتش مدد بگیریم، به او تقرّب جوییم و با خودسازی و نیکوکاری به او نزدیک شویم و از گناهان خود، در پیشگاهش آمرزش طلبیم.

حضرت علی(ع) می فرمایند:

«بازرگان زیان دیده، ورشکست نیست، بلکه در حقیقت آن کس که گوهر ایمان خود را از کف داد، زیانکار و ورشکست است».

بلی، ما بارها مشاهده کرده¬ایم کسانی که به خدا و جهان آخرت ایمان ندارند و شیطان در وجود آنان رسوخ کرده است، در صحنۀ زندگی شکست را پذیرفته¬اند و به سر منزل مقصود نرسیده¬اند.

میزان آرامش قلبی هرکس، متناسب با میزان توجّه او به خدا است. دل¬هایی که از یا خدا غافلند، چون زورقی بر سطح دریا هستند که با کوچکترین نسیم، به حرکت درآمده و با اوّلین موجی که برمی¬خیزد، متلاطم شده و غرق می شوند. امّا کشتی های بزرگ، به تلاطم نمی¬افتند و تکان نمی¬¬خورند.

«قوی¬ترین قدرتی که مانند جاذبۀ زمین، وجودش حقیقی و قابل احساس است، عبادت و دعا است. در زندگی پزشکی خود، به کسانی برخورد کرده¬ام که هیچ کدام از وسایل درمان برایشان مؤثّر نبوده است، ولی به مدد دعا نجات یافته¬اند». «دکتر الکسیس کارل»

مهاتما گاندی نیز گفته است:

«اگر دعا و عبادت نبود، من مدّت¬ها قبل دیوانه شده بودم» .

نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی


[ بازدید : 55 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 آبان 1396 ] [ 7:51 بعد از ظهر ] [ محمدرضا رجایی ]

[ ]

خوشحالی، گامی به سوی خوشبختی


خوشحالی، گامی به سوی خوشبختی

«خوشحالی، نوعی خوشبختی است. غصّه و غم خوردن انسان را پیر و ناتوان می¬سازد و خوشحالی انسان را جوان نگه می¬دارد. خنده، فریاد موتور نیرومند بدن است در حالی که گریه(برای امور مادی)، نمایندۀ ضعف و ناتوانی است». «ژیون ژور»

سقراط نیز می¬گوید :

«خنده، بزرگ¬ترین اسلحه در جنگ زندگی است».

هرگاه زندگی در نظرم کسالت¬بار می شد، به آدم¬های شاد نگاه می کردم و با تعجّب از خود می¬پرسیدم: «زندگی این آدم¬ها چگونه تا به این حد، شیرین شده است؟» بعدها متوجّه شدم که همۀ این آدم¬ها در زمانی از زندگی خود، گام اوّل را برای شاد زیستن برداشته¬اند و همان گام، مقدّمۀ قدم¬های بعدی شده است.

مؤثرترین عوامل استراحت و شادی، ایمان، خواب و خنده است: به خدا ایمان داشته باش، خوب خوابیدن را بیاموز.

لرد آویبوری، خوشحالی را نیز عامل خوشبختی می¬شمارد. بنابراین، از هم اکنون تصمیم بگیریم غم نخوریم و خوشحال باشیم.

پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:

«خنده دو قسم است: خنده¬ای که خدا آن را دوست دارد و خنده¬ای که خدا آن را دشمن دارد، امّا خنده¬ای که خدا آن را دوست دارد، آن است که مرد، بر برادر خویش از شوق دیدار وی لبخند زند. امّا خنده¬ای که خدای والا آن را دشمن دارد آن است که مرد، سخن خشن و ناروا گوید که بخندد و یا بخنداند و به سبب آن هفتاد پاییز (هفتاد سال) در جهنم، سرنگون رود».

خندۀ زیاد از حد، دل را می¬میراند و در روایات اسلامی مذّمت شده است. ولی خوشحالی، تبسّم و لبخند سفارش شده است و غم و غصّه خوردن نهی شده است.

پیامبر گرامی اسلام (ص) همیشه تبسّم بر لب داشتند.

«لبخند، محبّت می آورد و کدورت را می¬زداید. از این شیوۀ افسون کننده و محبّت¬آور، رسول خدا فراوان استفاده می¬کردند. اغلب، خندان و متبسّم بودند، مگر آن¬گاه که قرآن فرود می¬آمد، یا در حال وعظ و پند دادن بود»

رسول خدا(ص) ، کلام خویش را با تبسّم می¬آمیختند. چهره¬ای خندان داشتند. به چهرۀ دیگران لبخند می¬زدند و خوشرویی و خوشخویی با مردم از خصلت های ایشان بود. در حدیث است:

«کان (ص) أَکثَرُ النّاس تَبَسُّماً وَ ضِحکاً فی وُجُوهِ أَصحابِهِ».

«]رسول اکرم[ بیش از همه لبخند داشت و در روی یارانش لبخند می زد».

نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی


[ بازدید : 47 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 آبان 1396 ] [ 7:49 بعد از ظهر ] [ محمدرضا رجایی ]

[ ]

جوانی ، عامل موفقیت و خوشبختی


جوانی ، عامل موفقیت و خوشبختی

یکی دیگر از راه¬های رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی، غنیمت شمردن دوران جوانی است. در ایّام جوانی، نیروی آدمی بیشتر، اراده قوی¬تر، قوای جسمی و روحی عالی¬تر است و بهتر می¬تواند تلاش کند و بر مشکلات پیروز شود.

باید ایّام جوانی را قدر بدانیم تا به آنچه که می ¬خواهیم برسیم و خویش را برای دوران پیری آماده کنیم.

انگلیسی می گوید:

«جوانی، بهار عمر و پیری، پاییز آن است».

«برای شب پیری، در روز جوانی، چراغی باید تهیه کرد». «بلوتارک»

بنابراین در جوانی اهدافی چون علم و دانش، ثروت، دین¬داری و ..... را انتخاب کرده و آن را دنبال کنیم و خویش را برای دوران پیری آماده کنیم و در دوران پیری از آن بهره ببریم، مبادا در جوانی، با انتخاب دوستان بد و یا با انجام اعمال خلاف شرع و عرف به بیراهه کشیده شویم و زندگی خویش را تباه کنیم.

شوپنهاور چنین می گوید:

«تفاوت میان جوانی و پیری آن است که مقصود اوّل، زندگی است و انتهای دومی، مرگ است»

قال رسول الله (ص):

«مَن تَعلَّمَ فی شَبابِه کانَ بِمَنزَلَهِ الرَّسم فِی الحَجَرِ وَ مَن تَعَلَّمَ وَ هُوَ تکبیرٌ کانَ بِمَنزِلَهَ الکِتابِ عَلی وَجهِ الماءِ».

«هرکه در جوانی دانش آموزد، علم او همچون نقشی است که بر سنگ حکّاکی شود و هرکه در بزرگسالی بیاموزد، کارش همچون نوشتن بر روی آب است».

حضرت علی (ع) می فرمایند:

«ای بندگان خدا! تا ریسمان¬های مرگ بر گلوی شما سخت نشده و روح شما برای کسب کمالات آزاد است و بدن ها راحت و در حالتی قرار دارید که می توانید مشکلات یکدیگر را حل کنید، مهلت دارید به اعمال نیک بپردازید».

همچنین آن حضرت فرمودند:

«شَیئان لایَعرِفُ فَضلَهُما اِلاّ مَن فَقَدَهُما: الشَّبابُ وَ العافِیَهُ».

«دو نعمت است که قدر آن را نداند مگر کسی که از دستشان دهد: جوانی و تندرستی».

نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی


[ بازدید : 48 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 آبان 1396 ] [ 7:48 بعد از ظهر ] [ محمدرضا رجایی ]

[ ]

زن و فرزند، عامل موفقیت و خوشبختی


زن و فرزند، عامل موفقیت و خوشبختی

قال الحسین بن علی(ع):

«ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ فی حِداثَهِ سِنَّهِ اِلاّ عَجَّ شَیطانُهُ یا وَیلَهُ یا وَیلَهُ عَصِمَ مِنّی ثُلثَی دینِهِ».[1]

«هیچ جوانی ازدواج نمی­کند، مگر آن که شیطان به فریاد می­آید که وای!وای! او دو سوم دینش را از شرّ من درامان داشت».

ازدواج با انسان نجیب، پاکدامن و پارسا یکی از راه­های رسیدن به نیک­بختی است. کسانی که فقط به زیبایی ظاهری توجه دارند و به خصوصیّات دیگر و توافق اخلاقی کم توجّه هستند، از نعمت یک زندگی آرام و سعادتمندانه دورند.

همسر، شریک زندگی انسان است و می­تواند ما را در راه رسیدن به نیک­بختی و موفّقیّت یاری کند. همسر در محیط خانواده، یار، غمخوار و مددکار محسوب می­شود و می تواند محیطی آرام را آماده کند.

متأسفانه عده­ای می خواهند با همسری ازدواج کنند که خانوادۀ او ثروتمند باشد، بنابراین بدون درنظر گرفتن شرایط اخلاقی به سراغ چنین افرادی می روند، غالباً نیز زندگی سعادتمندانه­ای ندارند.

رولاند دربارۀ این موضوع چنین می گوید:

«ازدواجی که به خاطر پول صورت بگیرد، به خاطر پول هم به هم می خورد»[2]

هنگامی که هدف از ازدواج، پول باشد، آن ازدواج متزلزل است و پس از چندی بنیان آن فرو می ریزد.

همسر خویش را با بینش و آگاهی کافی و تحقیقات کامل انتخاب کنید. هنگامی که او را فهیم، خردمند، باحیا و سازگار یافتید، با او پیمان ازدواج ببندید.

پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند:

«ایّاکُم وَ خَضراءَ الدَّمَنِ، قیلَ: وَ ما خَضراءُ الدَّمَنِ؟ قالَ: اَلمَرأَهُ الحُسناءُ فی مَنبَتِ سُوءٍ».[3]

«از سبزۀ در زباله­دان بپرهیزید. گفتند: سبزۀ در زباله­دان چیست؟ حضرت فرمودند: زن زیبا در خانوادۀ بد»

بنابراین، زیبایی ظاهری کافی نیست، بلکه او باید زیبایی باطن نیز داشته باشد.

حضرت علی (ع) می فرمایند:

«چه زشت است که انسان، ظاهری زیبا و باطنی نازیبا داشته باشد».

نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی



[ بازدید : 41 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 آبان 1396 ] [ 7:42 بعد از ظهر ] [ محمدرضا رجایی ]

[ ]

نیکی، راهی به سوی سعادت و کامیابی


نیکی، راهی به سوی سعادت و کامیابی

یکی دیگر از علل رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی، نیکی کردن است که اثرات معجزه¬آسا بر روح و روان دارد و به روح و روان آرامش و نشاط می بخشد.

نیکی به انسان کمک می¬کند تا کمتر به بیماری¬های روحی مبتلا شود. او از این کار پسندیده، لذّت معنوی سرشاری می برد و آرامش بر وجودش، حکمفرما می گردد.

قال علی(ع):

«اِفعَلُوا الخَیرَ وَ لاتَحقِرُوا مِنهُ شَیئاٌ، فَاِنَّ صَغیرَهُ کَبیرٌ و قَلیلَهُ کَثیرٌ، وَ لایَقوُلِنَّ أَحَدُکُم: اِنَّ أَحَداً أَولی بِفِعلِ الخَیرِ مِنُّی، فَیَکُونَ وَاللهِ کَذلِکَ اِنَّ لِلخَیرِ وَ الشَّرِّ أَهلاً، فَمَهما تَرَکتُمُوهُ مِنهُما کَفاکُمُوهُ أَهلُهُ».

«کار نیک به جا آورید، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشمارید، زیرا کوچکِ آن بزرگ و اندکِ آن فراوان است، و کسی از شما نگوید که دیگری در انجام کار نیک از من سزاوارتر است! گرچه سوگند به خدا که چنین است، خوب و بد را طرفدارانی است که هرگاه هر کدام از آن دو را واگذارید، انجامشان خواهند داد».

ویکتورهوگو می گوید:

«اشک دیگران را مبدل به نگاه¬های پرشادی کردن، بزرگ¬ترین خوشبختی است».

ویلیام شکسپیر نیز گفته است:

«این قانون طبیعت است که هیچ¬کس به تنهایی نمی تواند خوشبخت باشد، بلکه خوشبختی و سعادت را باید در سعادت و خوشبختی دیگران جستجو کرد».

بنابراین، برای این که روحی با نشاط و روانی سالم و آرام داشته باشیم و لذّت معنوی نیکویی را حس کنیم، آنچه برای خود می¬خواهیم برای دیگران نیز بخواهیم. بر اثر نیکی کردن به دیگران، آنها نیز ما را تنها نمی¬گذارند و در هنگام سختی ها و مشکلات به یاری ما می¬شتابند و همچون یاری وفادار و دلسوز به نابسمانی های ما، سامانی می بخشند.

«یگانه راه برای افزودن خوشبختی بر روی زمین، آن است که تقسیمش کنید». «پول شرر»همه چیز را فقط برای خویش نخواهیم، هنگامی که در رفاه کامل به سر می¬بریم، می¬توانیم با کمک به انسان¬های نیازمند، به زندگی آنان سر و سامان بخشیم و دست افتاده¬ای را بگیریم و به یاری مردم بشتابیم و در حل مشکلاتشان، آنها را یاری کنیم؛ زیرا:

بین آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی¬غمی نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی

گوته گفته است:

«خوشبخت کسی است که راه خدمت دیگران را بلد است و شادی دیگران را به قدر شادی خود حس می¬کند».

نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی


[ بازدید : 56 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 آبان 1396 ] [ 7:41 بعد از ظهر ] [ محمدرضا رجایی ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]