خوشحالی، گامی به سوی خوشبختی
خوشحالی، گامی به سوی خوشبختی
«خوشحالی، نوعی خوشبختی است. غصّه و غم خوردن انسان را پیر و ناتوان می¬سازد و خوشحالی انسان را جوان نگه می¬دارد. خنده، فریاد موتور نیرومند بدن است در حالی که گریه(برای امور مادی)، نمایندۀ ضعف و ناتوانی است». «ژیون ژور»
سقراط نیز می¬گوید :
«خنده، بزرگ¬ترین اسلحه در جنگ زندگی است».
هرگاه زندگی در نظرم کسالت¬بار می شد، به آدم¬های شاد نگاه می کردم و با تعجّب از خود می¬پرسیدم: «زندگی این آدم¬ها چگونه تا به این حد، شیرین شده است؟» بعدها متوجّه شدم که همۀ این آدم¬ها در زمانی از زندگی خود، گام اوّل را برای شاد زیستن برداشته¬اند و همان گام، مقدّمۀ قدم¬های بعدی شده است.
مؤثرترین عوامل استراحت و شادی، ایمان، خواب و خنده است: به خدا ایمان داشته باش، خوب خوابیدن را بیاموز.
لرد آویبوری، خوشحالی را نیز عامل خوشبختی می¬شمارد. بنابراین، از هم اکنون تصمیم بگیریم غم نخوریم و خوشحال باشیم.
پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:
«خنده دو قسم است: خنده¬ای که خدا آن را دوست دارد و خنده¬ای که خدا آن را دشمن دارد، امّا خنده¬ای که خدا آن را دوست دارد، آن است که مرد، بر برادر خویش از شوق دیدار وی لبخند زند. امّا خنده¬ای که خدای والا آن را دشمن دارد آن است که مرد، سخن خشن و ناروا گوید که بخندد و یا بخنداند و به سبب آن هفتاد پاییز (هفتاد سال) در جهنم، سرنگون رود».
خندۀ زیاد از حد، دل را می¬میراند و در روایات اسلامی مذّمت شده است. ولی خوشحالی، تبسّم و لبخند سفارش شده است و غم و غصّه خوردن نهی شده است.
پیامبر گرامی اسلام (ص) همیشه تبسّم بر لب داشتند.
«لبخند، محبّت می آورد و کدورت را می¬زداید. از این شیوۀ افسون کننده و محبّت¬آور، رسول خدا فراوان استفاده می¬کردند. اغلب، خندان و متبسّم بودند، مگر آن¬گاه که قرآن فرود می¬آمد، یا در حال وعظ و پند دادن بود»
رسول خدا(ص) ، کلام خویش را با تبسّم می¬آمیختند. چهره¬ای خندان داشتند. به چهرۀ دیگران لبخند می¬زدند و خوشرویی و خوشخویی با مردم از خصلت های ایشان بود. در حدیث است:
«کان (ص) أَکثَرُ النّاس تَبَسُّماً وَ ضِحکاً فی وُجُوهِ أَصحابِهِ».
«]رسول اکرم[ بیش از همه لبخند داشت و در روی یارانش لبخند می زد».
نویسنده و محقق : محمدرضا رجایی
[ بازدید : 48 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]